دوشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۷

اين كوزه چو من « عاشق زاري » بوده است !

چند روز پيش و در ميان انبوهي از اخبار تكراري ، خسته كننده ، نخ نما و مبتذل سياسي – انتخاباتي ، خبري منتشر شد مبني بر كشف « كوزه اي » قديمي توسط تيمي از باستان شناسان اسرائيلي كه بر روي آن بخش هايي از يك رباعي معروف شاعر و دانشمند بزرگ ايراني « عمر خيام » نقش بسته است . تصوير بالا متعلق به همان كوزه است . كوزه اي كه زماني « عاشق زاري » بوده است و امروز از پس صدها سال سر از دل خاك بر آورده تا داستان از ازل تا ابد عاشقي و « جاودان » ماندن عاشق را فرياد كند .

انصافا از دل يك كند و كاو باستان شناسي ، اتفاقي از اين « زيباتر » و « عاشقانه تر » نمي توانست به وقوع بپيوندد . اتفاقي كه حداقل براي من « بي صبر » خسته از حال و هواي خشك و غريب اين روزها كه حتي طاقت تحمل همين چند روز مانده به «عيد بزرگ نوروز» را هم ندارم وجدآفرين و شادي بخش بود :

اين كوزه چون من عاشق زاري بوده است

در بند سر زلف نگاري بوده است

اين دسته كه در گردن او مي بيني

دستي ست كه بر گردن ياري بوده است !