دوشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۷

آینده ای روشن تر ، شعر شاعر اسپانیایی در ستایش سیدمحمدخاتمی

در ميان اهل سياست سالهاي اخير در ايران ، سيد محمد خاتمي از جمله آنهايي هست كه حتي در دل هم يك بار به او بد و بيراه نگفته ام!! حتي مخالفان دو آتشه جمهوري اسلامي ، آنجايي كه در صحبتهايشان به خاتمي مي رسند ترمزها را مي كشند و با احتياط بيشتر صحبت مي كنند چرا كه مي دانند هنوز عليرغم همه دلخوري ها و ناكامي ها ، خاتمي در دل مردم جاي دارد و نمي توانند به راحتي هر تهمت و ناسزايي كه حواله بقيه مسئولين مي كنند ، نثار خاتمي كنند .

انصافا اگر كلاهمان را قاضي كنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه در بين مسئولين و فعالين سياسي چه اصلاح طلب و چه محافظه كار ، سفيد ترين كارنامه ، از آن خاتمي است . اكثر كساني كه اين روزها دم از اصلاح طلبي و يا اصول گرايي مي زنند در برهه اي از فعاليتشان لغزش ها و مفاسدي داشته اند و در اين بين وضع جريان انحصار طلب ( اصول گرا) روشن تر از آن است كه نياز به توضيح داشته باشد!

اين روزها به مانند چهار سال پيش ، مجددا بحث شركت يا عدم شركت خاتمي در انتخابات مطرح است . از نحوه واكنش جريان انحصار طلب نسبت به اين موضوع به راحتي مي توان به عمق ترس آنها از حضور خاتمي در انتخابات پي برد . در نظر خيلي ها تنها راه خلاصي از وضعيت اسف بار امروز ، حضور خاتمي در انتخابات و كسب راي لازم توسط او مي باشد . قطعا اگر خاتمي به اين نتيجه برسد كه حضورش در كسوت رياست جمهوري براي ايران و ايراني موثر خواهد بود ، علي رغم آگاهي از همه مشكلات ، براي شركت در انتخابات لحظه اي ترديد نخواهد كرد .

آینده ای روشن تر

شعر شاعران اسپانيا، يعني مبارزه، آتش و عشق... آدم ياد لوركا مي­افتد و تلاشش براي سرودن، در سياه­ترين و سرخ­ترين لحظات شاعرانه­ي دنيا، بعد شاعري اسپانيايي پيدا مي­شود به نام فرانسيسكو خسوس مونيور سولر كه نامش هم آدم را ياد ادبيات اسپانيا، ديوارهاي سفيد، پوست­هاي قهوه­اي و گلوله­هاي آتشيني مي­اندازد كه روي ديوارهايي مي­نشيند كه عكس عيسي در آغوش مادرش رويشان نقش بسته، آخر خسوس همان ايسوس يا عيسي است و فرانسيسكو خسوس شاعري اسپانيايي است كه با شور همان ادبيات و همان مردم شعر مي­گويد. حالا خسوس متولد 1957 اسپانيا ديگر براي ما آشناتر هم مي­شود، چون در ميان هفت مجموعه­ي شعرش قطعه­اي شعر درباره­ي ايران سروده، شعري در ستايش سيد محمد خاتمي و تلاشش.

شعري كه بوي شعر شاعران اسپانيا را دارد و همراه نام­هاي آشنايي مثل كشور باستاني ايران، مثل خاتمي، مثل شور، مثل آزادي و...

اين شعر را سيده فاطمه مرتضوي خواننده چلچراغ (1) ( كه خطبه عقدش را هم سيد محمد خاتمي جاري كرده ) مستقيما از اسپانيايي به فارسي برگردانده و براي ما فرستاده است .

در آسمان درخشان

در آسمان تابناك

و شگفت­انگيز و باستاني ايران،

گويي بارقه­هاي اميد و روشنايي

در وجود محمد خاتمي ظهور يافته است.

او كه اراده­اش جز اين نيست:

جريان آزاد افكار گوناگوني

كه از بطن جامعه­ي ايران مي­تراود.

براي بهره­مندي از

اراده­ي منسجمش كه در واقعيتي مسلم و ملموس

در كالبد ملتش به وضوح به اثبات رسيده.

به روشني بر جان ايران نقش بسته

بايد دروازه­هاي دانش جوامع پيشرفته را بازگشايد

و ايشان را با احترامي در خور پاسخ دهد.

از آنجا كه آزادي الگوي يگانه­اي ندارد

هر ملتي آن را به اختيار تعبير مي­كند.

مي­بايد همه روز آن را از نو آفريد

تا هر آينه صبر و دانش را ياري دهد.

اميد دارم اراده محمد خاتمي

در آينده­اي روشنتر محقق شود

براي هزاره سوم

و جامعه پوياي ملتي مستعد.

پي نوشت :

1- همانطور كه در ابتداي متن خوانديد ، اين شعر در هفته نامه چلچراغ شماره 304 به چاپ رسيده است كه متاسفانه تا اين لحظه نسخه الكترونيكي اين شماره هنوز بر روي سايت اين نشريه قرار نگرفته است تا بتوانم به آن لينك بدهم . اگر اهل خواندن مجلات سرگرمي هستيد ، توصيه مي كنم اين نشريه را بخوانيد ، هرچند در حد ايده آل و فوق العاده نيست اما نسبت به بقيه مجلاتي كه اين روزها تحت عنوان مجلات سرگرمي روي دكه ها يافت مي شود يك سروگردن بالاتر است . انصافا نويسنده هاي توانايي دارد كه اگر جلادان مطبوعات اجازه مي دادند مي توانستند نشريه اي در حد ايده آل هم منتشر كنند .


پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷

دلالان ، رقبای پیروز دولت در خرید گندم از کشاورزان

علي رغم ادعاهاي دولت مبني بر كنترل بحران خشكسالي و به حداقل رساندن تبعات منفي ناشی از آن ،خبرهاي رسيده از سراسر كشور حاكي از آن است كه برخي از مراكز خريد دولتي گندم تا به امروز موفق به خريد حتي يك كيلو گندم از كشاورزان نشده اند !!

علت اصلي هر چند مي تواند سرماي زمستان گذشته و خشكسالي تابستان امسال باشد كه بخش اعظم محصول گندم كشاورزان را نابود كرد ، اما هجوم دلالان به سمت روستاها و زمين هاي كشاورزي جهت خريد گندم مازاد بر مصرف كشاورزان با قيمتي بالاتر از قيمت خريد توسط دولت ، باعث شده است همان ميزان اندك محصولي كه از سرما و خشكسالي جان سالم بدر برده اند هم راهي مراكز دولتي خريد گندم نشوند .

در حالي كه قيمت خريد تضميني گندم توسط دولت 290 تومان در هر كيلو تعيين شده است ، ضمن اينكه بخشي از هزينه برداشت و حمل آن تا سيلو نيز بر عهده خود كشاورز است ، دلالان هر كيلو گندم را كيلويي 400 و حتي در برخي نقاط تا 500 تومان از كشاورز خريداري كرده و هزينه برداشت و حمل آن را نيز متقبل مي شوند!! متاسفانه يك دانه از گندم خريداري شده توسط دلالان ، وارد چرخه توليد آرد و نان جهت مصارف انساني نمي شود و تماما به مصرف دام و طيور مي رسد .

شايد مديريت صحيح در كنترل بحران خشكسالي كه دولتمردان از آن صحبت مي كنند در همين حد باشد كه نماينده دولت در امور كشاورزي ( جهاد كشاورزي ) با صدور بيانيه هاي عتاب آميز ، كشاورزان را تهديد ميكند در صورتي كه گندم مازاد بر مصرف خود را به دولت نفروشند ، نهاده هاي يارانه دار از قبيل كود را در اختيار كشاورزان خاطي قرار نخواهد داد . و از آنجاييكه كود هاي يارانه اي دولت ، معمولا نصف نياز اكثر كشاورزان را هم تامين نمي كند و كشاورزان مجبور اند نيازهاي كودي خود را از بازار آزاد بر طرف نمايند ، اعتنايي به اين بيانيه ها نمي كنند.!!

بحران كمبود آرد هم اكنون در نانوايي هاي سطح شهر ( بخصوص شهرهاي بزرگ ) مشهود است . تعطيلي هاي نامتعارف نانوايي ها به علت نداشتن آرد بيشتر از گذشته به چشم مي خورد ، ضمن اينكه ساعات كاري برخي از نانوايي ها به ميزان قابل توجهي كاهش پيدا كرده است .

در اين بين ، دولتي كه ادعاي توانايي مديريت جهان را دارد ، دولتي كه دروغ بودن ادعاهايش به دفعات ثابت شده است، دولتي كه امروز همه ايران فهميده اند شاخ و شانه كشيدن ها و ادعاي برتر بودنش در مذاكرات با غرب ، رجزخواني هايي از سر ضعف بيش نيست ، دولتي كه ناتوان از تامين داخلي نان مردمش است ، ساده ترين راه را برگزيده است : "مجوز واردات1/6 ميليون تن گندم ، برنج و روغن خام صادر شد ."

در همین ارتباط :

مجوز واردات 6.1 میلیون تن گندم، برنج و روغن خام

سه‌شنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۷

آقای وزیر !! این خبرها برای شما خوش است نه مردم

ديروز ، بخش هاي مختلف خبري سيما ، سخنان وزير نفت را در جمع خبرنگاران پخش كردند كه به گفته خودش حامل خبر خوش ديگري براي مردم بود . خبر خوش جناب وزير ، كشف يك ميدان نفتي جديد در منطقه عسلويه بود . در طول ماههاي اخير اين چندمين بار است كه وزير نفت از كشف يك ميدان جديد نفت و يا گاز خبر ميدهد .بخش خنده دار ماجرا اينجاست كه اينگونه اخبار را خبري خوش براي مردم عنوان مي كنند !!

جناب آقاي وزير !! اين گونه اخبار براي شما و دارو دسته تان خوش است كه از اين به بعد با دست بازتر مي توانيد به اربابان اروپايي و آمريكايي تان باج بدهيد تا حكومت فاسد شما را نگه دارند و چشمانشان را بر روي اين همه نقض حقوق مردم ببندند(1) . براي عراق و افغانستان و سوريه و لبنان و ونزوئلا و...... خوش است كه برايشان جاده و اتوبان و تونل و مدرسه و..... بسازيد . براي سيد حسن نصرالله و امثال او خوش است كه با دلارهاي نفتي ايران بتواند با صداي بلندتر پشت ميكروفن بايستد و عربده بكشد .

اتفاقا براي مردم ايران اينگونه اخبار عذاب آور است چون كه امروز همه مردم مي دانند كه همين نفت بلاي جان آنان شده است و تا نفت و دلارهاي نفتي در دست جماعت نالايقي چون شما باشد وضع از اين بهتر نخواهد شد .

هر وقت خبرهايي از اين دست مي شنوم ، حسرت مي خورم كه اي كاش فلان معدن و يا ميدان نفت و گاز كشف نمي شد و به دست اين حكومت نمي افتاد چون مطمئنم كه به تاراج خواهد رفت .

بايد بپذيريم تا هنگامي كه منابع عظيم نفت و گاز و منابع طبيعي ديگر در اختيار اين حكومت باشد ، نه انقلاب، نه اصلاح ، نه شورشهاي مردمي ، راه خارج شدن از اين وضعيت نيست مگر اينكه مانند سي سال پيش برايمان از خارج تصميم بگيرند و اجازه بدهند چند سالي را نفس راحت بكشيم . باور كنيد واقعيت همين است هر چند تلخ است .

پي نوشت :

1- به گفته يك ديپلمات غربي طرفدار مذاكره ، اگر ايران طرح هسته اي را متوقف كند ، ما ايراد چنداني درباره حقوق بشر نخواهيم گرفت . ( فيگارو – 4 آوريل 2008 )

پنجشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۷

تولید کننده در ایران ، یا عاشق است یا دیوانه !!

" ........در نمايشگاهي در سنگاپور دستگاهي بسيار مدرن ديدم كه يك شركت اتريشي ساخته بود . اين دستگاه به پارچه پوشش پي وي سي مي داد . قيمت آن دستگاه خيلي بالا بود و حدود 360 هزار يورو مي شد . مسئول غرفه توضيحات تكنيكي آن را به من داد و پرسيد آيا شما خريدار هستيد ؟ گفتم خير در كشور ما اين وسيله توجيه اقتصادي ندارد ، چرا كه اگر كسي بخواهد اين پول را دربانك بگذارد و يا خريد و فروش ملك كند درآمد بيشتري خواهد داشت تا اينكه بخواهد از اين دستگاه توليد كند . همزمان با من دو نفر از تركيه آمدند و اين دستگاه را خريدند . وقتي من با آنها صحبت كردم ، گفتند شما كه اول صحبت كرديد چرا نخريديد ؟ گفتم قيمت آن خيلي بالا بود و براي ما توجيه اقتصادي نداشت ، اما در كشور شما توجيه اقتصادي دارد . آنها به گونه اي به من نگاه كردند كه گويا من احمق هستم و گفتند ما هيچ گاه خودمان براي خريد دستگاه پول نمي دهيم ، بلكه بانك پول آن را ميدهد و هشت سال بعد اصل و فرع آن را از ما مي گيرد . هشت سال اين دستگاه مدرن در كشور ما كار ميكند و پس از هشت سال ، دست دوم آن را به شما يا كشور ديگري مي فروشيم و جديد تر از آن را مي خريم . اما در كشور ما چه بانكي پول چنين كار هاي مولدي را ميدهد ؟ ....... "

" ........... در حدود دو سال در زمينه پارچه هايي كه شبيه چرم طبيعي هستند سرمايه گذاري كرديم و موفق شديم . اما نكته جالبي كه در اين دو سال كار تحقيقاتي به آن رسيديم اين بود كه صد ميليون تومان پول سرمايه اوليه ما در اين كار بود . اين صد ميليون تومان سرمايه گذاري شد كه البته كافي نبود . چيزي حدود 150 ميليون تومان هم اعتبار گرفتيم و بايد جوابگوي آن باشيم . در نهايت موفق شديم و هم اكنون در حال توليد هستيم . يكي از دوستان من هم در آن زمان صد ميليون تومان پول داشت . وي در آن دوران در يكي از خيابانهاي فرعي خيابان سعدي يك مغازه خريد و همين محصولي را كه ما در حال توليد آن هستيم ، از چين وارد مي كرد و به من مي گفت شما ديوانه هستيد . از آنجا كه فرد كار بلدي بود و در بازار اعتبار داشت توانست 150 ميليون تومان پول اعتبار بگيرد ، مشغول داد و ستد شد و از چين چرم مصنوعي وارد كرد . چند هفته پيش پس از دو سال او را در مغازه اش ديدم ، مغازه اش تحول زيادي پيدا كرده و مغازه كناري را هم خريده بود . پرسيدم اوضاع چطور است ؟ گفت من از سرمايه اوليه ام مغازه اي خريدم و بدهي هايم را دادم . در حال حاضر مغازه كناري را هم خريده ام و قيمت اين دو مغازه دست كم 600 تا 700 ميليون تومان است . از من پرسيد شما چه كرده ايد ؟ گفتم ما به تكنيك مورد نظر دست يافتيم و اكنون به دنبال توليد هستيم . 100 ميليون ما كه خرج شده و 150 ميليوني را هم كه از بيرون گرفته ايم خرج كرده و كلي بدهكار هستيم . در واقع همه اينها هزينه تحقيقات شده است . از او پرسيدم كالاهايي كه از چين مي آوريد براي شما به چه قيمتي تمام مي شود ؟ وي عددي را گفت كه براي من خيلي جالب بود ، چرا كه دقيقا فعاليت تمام شده ما نيز همين عدد بود . ما پس از دو سال زحمت ، دقيقا به جايي رسيده ايم كه او از لحاظ اقتصادي رسيده است ، ضمن اينكه او از ساعت 9 صبح تا 3 بعد از ظهر كار مي كرد و بعد در كنار خانواده اش بود و هر سه ماه يكبار هم به چين و كشورهاي خارجي سفر مي كرد و زندگي اش هم مرفه تر از ما بوده است ، در حالي كه من در تمام اين مدت زودتر از 5/11 شب به خانه نرفته ام . در حال حاضر هم مقدار زيادي بدهي داريم و تنها دلخوشي ما اين است كه از اين به بعد همان مقدار سودي را مي كنيم كه او در تجارت مي برد . دوستم بسيار اصرار داشت كه كار شما اشتباه است و ما با حقوق گمركي كمي اين كار را مي كنيم ، يعني در آنجا خريد مي كند و جنس خود را بار كانتينر كرده و براي هر كانتينر ار بندر شانگهاي تا بندر عباس حدود 2000 دلار هزينه مي كند . هر كاميون كالا كه از بندر عباس تا تهران مي آورد ، حدود 600 هزار تومان كرايه مي گيرد به اضافه حقوق گمركي و سود بازرگاني كه پرداخت مي كند ، كل قيمت تمام شده آن ، برابر با قيمت توليد ماست !!! .......... در مورد بخش خصوصی و سرمایه گذاری مثالی است که می گوید: یا عاشق این کار است یا دیوانه ....... "

نوشته هاي فوق ، بخشي از گفتگوي سعيد صدقياني ، توليد كننده ايراني با پنجاهمين شماره دو ماهنامه چشم انداز ایران است . وي در اين گفتگو با زباني ساده و گويا به مشكلات پيش روي توليد و توليد كننده در ايران مي پردازد و از مجموع صحبتهاي وي مي توان به اين نكته پي برد كه متاسفانه بخش توليدي و صنعتي در ايران نفس هاي آخر را مي كشد !!

علاوه بر صحبتهاي اين توليد كننده ، در زمينه كاري خودم ، كشاورزي و دامداري هم بايد بگويم كه وضع از اين بهتر نيست و كشاورزي و دامداري، نابود شده يا در خوش بينانه ترين حالت رو به نابودي است ! افزايش بي رويه خوراك دام كه در برخي موارد تا 4 برابر بوده است عملا دامداران به خصوص دامداران اصطلاحا خرده پا را به ورشكستي كشانده است ضمن اينكه سرماي زمستان گذشته و به دنبال آن خشكسالي تابستان امسال و خشك بودن مراتع و عدم توانايي دولت در مديريت صحيح اين بحران ، روستاييان و دامداران را كه ناتوان از تامين علوفه و خوراك براي دام هاي خود هستند را مجبور كرده است تا دامهاي خود را ذبح كنند . دولت هم در قالب طرحي تحت عنوان " خريد دام ويژه خشكسالي " اقدام به خريد دامهاي روستاييان ناتوان از تامين خوراك دامهايشان كرده است . اگر سال آينده گوشت قرمز را با قيمت بالاي بيست هزار تومان در هر كيلو خريديد تعجب نكنيد چرا كه اكثر دامهاي دامداران اعم از گاو و گوسفند امسال ذبح و يا در اثر سرما و خشكسالي تلف شده اند .

در زمينه كشاورزي باز هم فقر شديد مالي روستاييان و كشاوزران خرده پا ( كه بخش اعظم كشاورزي ايران را شامل مي شود ) و عدم توانايي در تامين نهاده هاي ضروري كشاورزي از قبيل كود ، سم ، ماشن هاي كاشت ، داشت ، برداشت ، و هچنين عدم فعاليت علمي ، يكپارچه نبودن اراضي كشاورزي و.... عملا كشاورزي را به تعطيلي كشانده است ضمن اينكه افزايش بي رويه قيمت زمين در دو سه سال اخير كشاورزان را ترغيب به فروش زمينها، مهاجرت به شهر و بعضا پرادو سواري !!! كرده است .

وضعيت در صنعت پرورش طيور هم مشابه دو مورد قبلي است و افزايش 3 الي 4 برابري دان مرغ ، جز ضرر و زيان براي فعالين اين بخش نداشته است . بنا به گفته يكي از فعالين اين بخش ، قيمت تمام شده هر كيلو تخم مرغ براي مرغدار ، نزديك به هزار تومان است اما دولت تخم مرغ را كيلويي 600 تومان از مرغدار خريداري مي كند .

در اين ميان مافياي آقا و آقا زاده ها هستند كه از نابودي توليد در ايران سود مي برد . چرا كه در هر صورت نياز كشور به خوراك و پوشاك بايد به نحوي مرتفع گردد و واردات تنها گزينه آن است . مسلما مجوز واردات ميلياردي را هم به من شما نخواهند داد.

همه چيز رو به نابودي است: اقتصاد ، توليد ، صنعت ، فرهنگ و باور هاي مردم ....... و اين وضعيت نتيجه سه دهه حكومت جماعتي نادان است بر ايران عزيز .

در همین ارتباط :

ذبح گاوهاي شيرده زير پاي گراني و تثبيت قيمت‌ها

پنجشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۷

آقای نبوی !! پهلوان زنده در وطن را عشق است

" می دانی! وسوسه قهرمانی بیماری غریبی است که تا وقتی آدم را نکشد یا به لجن نکشد، رها ‏نمی کند. اگر چنان که بخواهند پیش بروی، تا پای گور می آیند به دنبالت و وقتی هم که دفن ‏ات کردند، فاتحه ای هم بالای قبرت نمی خوانند و زیر لب می گویند: " عجب احمقی بود، ‏عمرش را تلف کرد." و اگر زنده بمانی و نخواهی نقش قهرمان را بازی کنی، انگشت نمایت ‏می کنند، می گویند ترسویی، می گویند بریدی، می گویند آدم فروش بودی، می گویند خائنی، ‏می گویند حتی آن روز هم که کاری کردی کارستان، دست خودت نبود و نفهمیدی و از اول هم ‏این کاره نبودی. یا رسوایت می کنند و یا می کشند، ملت بدی داریم. ‏"

چند خطي كه خوانديد قسمتهايي از مقاله سيد ابراهيم نبوي تحت عنوان " پهلوان زنده را عشق است " بود كه خطاب به احمد باطبي كه تازگي به خارج از كشور مهاجرت كرده است نوشته شده بود . نبوي در اين مقاله سعي كرده مهاجرت باطبي را عملي عقلاني توصيف و آنرا توجيه كند.

آقاي نبوي ، قبول كنيد كه شما و امثال شما كه در اوج نااميدي و سختي اين روزها فرار را بر قرار ترجيح داده ايد و به بهانه فضاي باز سياسي خارج كشور كه ميتوان بهتر جنبش دموكراسي خواهي مردم ايران را پيش برد ، راه مهاجرت را در پيش گرفته اید ، هم بريده ايد هم ترسو هستيد ، قضاوت در مورد خائن بودن يا نبودنتان هم با تاريخ و نسل هاي آينده . واقعا بي انصافي است كه بزرگمرداني چون شهيد دكتر حسين فاطمي و يا خسرو گلسرخي و يا در همين دوران خودمان ، كساني چون عماد الدين باقي را مبارز بخوانيم شما و دوستانتان چون گنجي و سازگارا و افشاري ... كه هزاران كيلومتر آن طرف تر براي مردم نسخه آزادي مي پيچند را هم مبارز خطاب كنيم .

آقاي نبوي كسي از شما و يا باطبي و .... توقع ماندن در ايران و تحمل رنج زندان و هزار بلاي ديگر كه ممكن بود بر سر شما بياورند ، ندارد ، مردم طلبكار شما هم نيستند كه چرا نمانديد و مبارزه نكرديد ، اما چرا به كساني كه در عين باز بودن راه مهاجرت مانده اند و همه زندگيشان را براي مبارزه در راه ميهن شان گذاشته اند توهين مي كنيد ؟ جمله " و اگر زنده بماني و نخواهي نقش قهرمان را بازي كني " يعني چه ؟ يعني انسان مبارزي مثل عماد الدين باقي كه در عين امكان مهاجرت ، مانده است و اين روزها براي چندمين بار در طي سالهاي اخير رنج زندان را تحمل ميكند و با مبارزاتش چه در زندان و چه در خارج از زندان خواب خوش قدرت زورگويان را آشفته كرده است عقده قهرمان شدن دارد ؟ اكبر محمدي در زندان ماند و شهيد شد ، قصد داشت قهرمان بشود ؟ مطمئين باشيد هم الان و هم نسلهاي آينده از چنين افرادي به نيكي ياد خواهند كرد و هيچ انساني هم نخواهد گفت " عجب احمقي بود عمرش را تلف كرد "

آقاي نبوي ، دست شما و دوستانتان كه مدتي در داخل و الان هم در خارج از كشور و در غربت پر زرق وبرق در راه آزادي ايران فعاليت ميكنيد درد نكند ، اين را گفتم كه بدانيد در ميان همين ملتي كه شما آنان را بد خطاب كرده ايد انسانهاي قدر شناسي هم پيدا مي شوند زياد هم پيدا مي شوند .

در ميان همين ملت بد هنوز هستند كساني كه بدون هيچ منت و عقده قهرمان شدن مبارزه مي كنند . شما هم همان طرف خوش بگذرانيد ، وطنمان را كه ساختيم صدايتان خواهيم كرد .

در همین ارتباط :

پهلوان زنده را عشق است

داستان آن فرار بزرگ

چهارشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۷

می‌شود برخی آیات قرآن را تعطیل کرد

محمدتقی فاضل میبدی، طبق مدارج حوزوی، آیت‌الله است اما هفته گذشته در حالی در حاشیه کنفرانسی در شهر پاریس ملاقاتشان کردم که ظاهرشان چندان شبیه تصور ما از ظاهر یک «آیت‌الله» نبود. بیرون از عبا و عمامه معمول روحانیت، راحت‌تر می‌شد با ایشان گفت و گو کرد.

با آیت‌الله محمدتقی فاضل میبدی هم درباره نگاه اسلام به زنان، حجاب و رنگ و روی امروزین قرآن حرف زدم و هم درباره لباس روحانیت.

او از جمله روحانیون نواندیشی است که تلاش می‌کند چهره روشن‌تر و مدرن‌تری از اسلام به جهان ارائه کند هرچند در دوران غلبه بنیادگراها به نظر می‌رسد کار دشواری در پیش داشته باشد.

محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع مدرسین حوزه قم و استاد دانشکده مفید این شهر و از نزدیکان فکری سید محمد خاتمی است.

جهت مطالعه كامل این گفتگو و شنيدن فايل صوتي آن در سايت راديو زمانه كليك كنيد .

سه‌شنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۷

رويارويي روجانيون مشهدي با دولت بر سر نحوه اجراي يك طرح

اجراي طرح ترافيك در خيابانهاي منتهي به حرم امام رضا در مشهد ، كه با اخذ روزانه مبلغي جهت ورود به اين طرح همراه است اعتراض شديد مردم ، مسافران و به خصوص روحانيون اين شهر را به همراه داشته است . ماجرا از اين قرار است كه مسئولين شهر جهت جلوگيري از ترافيك فوق العاده سنگيني كه به خصوص در ايام نوروز و تابستان در خيابانهاي منتهي به حرم امام رضا ايجاد مي شود طرح ترافيك را براي مدتي محدود ( 2 تا 3 ماه ) در اين خيابانها اجرا ميكنند . اما اخذ روزانه مبلغ 5000 تومان جهت ورود به طرح كه گويا پس از اعتراضات مردم و كسبه منطقه به 2000 تومان كاهش يافته است موجب اعتراضات و ظاهرا تجمعاتي در اين زمينه شده است . اما در اين ميان آتش اعتراض روحانيون مشهدي كه اخذ اين مبلغ را گرفتن ورودي از مسافران جهت رفتن به حرم قلمداد مي كنند و آن را متناسب با شان حرم نمي دانند از بقيه داغتر و شعله ورتر است . بر طبق اخباري كه من از منابع نسبتا موثق شنيده ام ،ماجرا تا آنجا پيش رفته است كه علم الهدي امام جمعه مشهد و نماينده ولي فقيه در اين شهر ، در نماز جمعه هفته گذشته قصد داشته است با حرام اعلام كردن دريافت پول از مردم شهر و مسافران ، آنان را به سرپيچي و عدم پرداخت مبلغ مذكور دعوت كند كه با وساطت برخي از مسئولين شهر از انجام اين كار منصرف شده و فقط با گفتن عبارت " اگر نماينده ولي فقيه با اجراي طرحي مخالفت كند آن طرح مشروعيت ندارد " اشاره اي به موضوع اجراي طرح ترافيك كرده است .

ظاهرا اين طرح هم اكنون در مشهد در حال اجرا شدن است و اعتراضات فقط توانسته مبلغ روزانه دريافتي جهت ورود به طرح را از 5000 تومان به 2000 تومان كاهش دهد . بايد منتظر ماند و ديد در اين مجادله چه كسي پيروز خواهد شد ، نماينده ولي فقيه يا وزارت كشور رئيس جمهور امام زماني كه اين طرح با مجوز آنان اجرا شده است .

در همين ارتباط :

علم الهدی: اگر نماينده‌ ولي‌فقيه با اجراي طرحي مخالفت کند، آن طرح مشروعيت ندارد

شنبه، تیر ۱۵، ۱۳۸۷

سمبه پر زور !!

افغانها جمله مشهوري دارند با اين مضمون كه " ما زير بار زور نميرويم مگر آنكه سمبه پرزور باشد " . چند سال پيش كه من براي اولين بار اين جمله را شنيدم ، فكر مي كردم كه جمله فوق ، طنزي است كه براي اين بندگان خدا ساخته اند و تا دو روز پيش هم بر همين تصور بودم تا اينكه در جايي خواندم كه گويا گوينده اين جمله ، ظاهر شاه ، آخرين پادشاه افغانستان بوده است !! و اما امروز ايرانيان همين جمله را در شرح حال حاكمان خودكامه شان زير لب زمزمه مي كنند و در دل به ريش مبارك حضرات مي خندند . بعد از آن همه شاخ و شانه كشيدن و گنده گويي هاي مردان سياسي و نظامي رژيم اسلامي براي كشورهاي غربي ، و در حالي كه هنوز برادران سپاهي مشغول حفر 320000 قبر براي دفن سربازان متجاوز دشمن هستند ، خبرها حاكي از پيشنهاد مذاكره از سوي ايران در مورد برنامه هسته اي و بسته پيشنهادي گروه 1+5 است . اين بسته هماني است كه در روزهاي گذشته ، خاوير سولانا در سفرش به تهران حامل آن بود كه طرف ايراني حتي قبل از اينكه سولانا پايش به تهران برسد از عدم پذيرش اين بسته و در تضاد بودن مفاد آن با مصالح و غرور ملي سخن مي گفت كه حتي حاضر نيست به آن فكر كند چه برسد به مذاكره !!. اما خطر حمله نظامي و تحريم هاي بيشتر و كابوسهاي شبانه خاك شدن كاخ قدرت شيفتگان خدمت !! كار را به جايي رسانده است كه امروز نه تنها خود پيشنهاد مذاكره مي دهند بلكه خبرهايي از گوشه و كنار به گوش ميرسد كه حضرات پيش شرط غربي ها براي مذاكره يعني تعليق غني سازي را هم براي مدت 6 هفته پذيرفته اند !! اين همان خط قرمزي بود كه حاضر نبودند به هيچ عنوان از آن عبور كنند .

موضوع روشن اين است كه از ميان دعوايي كه بين گنده لات هاي غربي با نوچه هاي ايراني شان صورت گرفته است چيزي عايد مردم ايران نخواهد شد . مطمئن باشيد كه غرب ، ايران با حكومت فعلي را تا زماني كه باج بدهد و منافع و مصالح آنها را تامين كند صد البته به ايراني آزاد با حكومتي مردمي ترجيح ميدهد و اين دعواها هم طبيعي است كيست كه باور كند !!

در هر صورت اين روزها كه مردم درگير يك بازي ديگر تحت عنوان " پرداخت نقدي يارانه ها " شده اند و هر خانواده با ذوق و شوق وصف ناشدني !! سرگرم جمع و تفريق اعداد و ارقام است تا بفهمد ماهانه چند ميليون تومان به حسابش واريز خواهد شد ، بهترين فرصت براي يك باج دهي اساسي و رهايي از دست كابوس هاس شبانه است . هر چند در جلوي پرده امثال لاريجاني و احمدي نژاد ازپيش بودن دست ايران در مذاكرات هسته اي و عدم سازش در اين زمينه سخن بگويند .

در همين ارتباط :

توافق ایران و غرب بر سر آغاز مذاکرات هسته‌ای

منوچهر متکی: شاهد بهبود موضع آمريکا هستيم / پاسخ سولانا به بسته ايران "بسيار سازنده" بود

رسانه های نزديک به حاکميت خبر دادند : ايران تعليق موقت را می پذيرد

چهارشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۷

این بار واقعا خبری در راه است !!

در طول چندين سال گذشته به دفعات خبرهايي پيرامون حمله نظامي آمريكا و اسرائيل به ايران منتشر شده است كه هر بار توسط مسئولين انتشار اينگونه اخبار جنگ رواني دشمن تلقي شده است و آنرا بي اهميت خوانده اند . در طي روزهاي گذشته با مطرح شدن مجدد بحث حمله نظامي ، اين بار واكنش مقامات نظامي و غير نظامي به انتشار اين اخبار به گونه اي محسوس ، متفاوت از گذشته بوده تا آنجا كه فرمانده سپاه در مصاحبه اي با روزنامه جام جم ، صريحا از احتمال اقدام نظامي آمريكا و اسرائيل عليه ايران در طي ماههاي آينده خبر داده و نيروهاي نظامي را آماده براي هر گونه تهديد خارجي خوانده است . از طرفي ديگر اگر تشكيل 31 سپاه استاني در سراسر كشور ، بااختيارات كامل و ويژه را در كنار مقاله اخير سيمور هرش ( كه نمي توان به سادگي حرفهايش را ناديده گرفت ) كه خبر از اختصاص بودجه چندين ميليون دلاري آمريكا جهت دخالت در ايران داده است قرار دهيم ، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه واقعا اين بار خبرهاي نگران كننده اي در راه است . همه اينها را اضافه كنيد به اظهارات دو روز گذشته وزير نفت كه اعلام كرد در صورت بروز شرايط ويژه توانايي تامين بنزين از خارج كشور ظرف 48 ساعت را داريم !!

از شواهد و قرائن چنين برمي آيد كه كفه ترازو به نفع جنگ طلبان در هر دوسو سنگيني مي كند و زبان گفتگو و ديپلماسي به گوشه اي رانده شده است، در اين ميان اين مردم بخت برگشته هستند كه اسير و گرفتار سياستمداران شارلاتان و اوباش شده اند . اوباشاني كه براي جنگ افروزي له له مي زنند .

در همین ارتباط :

فرمانده سپاه: باید احتمال حمله به ایران را جدی تر گرفت

ايران به اوج درگيري نزديك شده است

طرحی برای جيره‌بندي بنزین

ایران، خودش را برای دفاع آماده می‌کند

«تغییر ساختار» و برکناری گسترده فرماندهان ميانی سپاه

حفر بيش از 300 هزار قبر براي سربازان متجاوز

تنگه هرمز و «توانايی های نظامی ايران»

آمريکا: به ایران اجازه نمی دهم تنگه هرمز را مسدود کند