شنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۷

توقیف ، تاوان رمز گشایی از پرونده قتل آیت الله لاهوتی

طرح و بررسي پرونده مرگ مشكوك آيت الله لاهوتي و فرزندش وحيد لاهوتي در زندان جمهوري اسلامي در هفته نامه شهروند امروز و همزماني آن با حمله شديد اللحن خامنه اي به مطبوعات منتقد دولت و بيان اين جمله عجيب و بي سابقه كه " خدا از منتقدان دولت نخواهد گذشت " !!! كافي بود تا پرونده شهروند امروز به عنوان يكي از منتقدان جدي سياست هاي دولت با بهانه اي مضاعف احتمالا براي هميشه بسته شود .شهروند امروز را كه هر هفته در 150 صفحه و در موضوعات مختلف به صورت حرفه اي منتشر مي شد ، محمد قوچاني سردبيري مي كرد و محمد عطريان فر رياست شوراي سياستگذاري آن را بر عهده داشت و تا پيش از توقيف 70 شماره از آن منتشر شده بود . شايد براي اولين بار است كه به صورت رسمي از قتل آيت الله لاهوتي و فرزندش در يك نشريه سخن به ميان مي آيد و وقوع آن به صورت تلويحي به تيم اسدالله لاجوردي در زندان اوين نسبت داده مي شود . آيت الله حسن لاهوتي از جمله روحانيون مبارز و انقلابي بود و از نزديكترين ياران آيت الله خميني به شمار مي رفت به طوري كه آقاي خميني او را " نور چشم خود " لقب داده بود . اما پس از انقلاب ، لاهوتي با مشاهده برخي تندروي ها و به خصوص انحصار طلبي هاي سران حزب جمهوري و انتقاد از وضعيت موجود ، مورد غضب گروهي خاص در داخل حكومت واقع شد تا اينكه به دستگيري وي در سال 60 و مرگ مشكوكش در زندان انجاميد .



فاطمه هاشمي رفسنجاني ، دختر ارشد آيت الله هاشمي رفسنجاني و همسر دكتر سعيد لاهوتي فرزند آيت الله لاهوتي در مصاحبه با شهروند امروز در شرح جزئيات روز بازداشت آقاي لاهوتي مي گويد :

" ما واقعا نفهميديم كه علت اين حادثه چه بود . يادم هست كه روز چهارشنبه بود و من به حزب رفته بودم . معمولا وقتي كه من به حزب مي رفتم شب سعيد دنبال من مي آمد . ساعت حدود چهار بود كه سعيد با من تماس گرفت و گفت كه من نمي توانم بيايم دنبال تو و خودت به خانه برو . گفتم چرا ؟ گفت بچه هاي اوين با حكم آقاي لاجوردي به خانه ما آمده اند و اجازه خروج هم به من نمي دهند و من و بابا در خانه ايم . من بلافاصله با پدر تماس گرفتم . پدر رئيس مجلس بودند در آن زمان . بابا ناراحت شدند و گفتند كه اصلا براي چه به خانه آقاي لاهوتي رفته اند ؟ گفتم نمي دانم و فقط سعيد گفته كه اينها مي گويند ما حكم آقاي لاهوتي را هم داريم و اگر نخواهد بيايد او را مي كشيم . بابا گفت كه من همين الان با آقاي لاجوردي تماس مي گيريم و مي گويم كه از خانه آقاي لاهوتي خارج شوند . با سعيد تماس گرفتم و گفتم كه بابا دارد اين كار را مي كند و بعد كه مامورها رفتند تو بيا دنبال من . يك ساعت بعد مجددا با سعيد تماس گرفتم و او گفت كه اينها هنوز در خانه هستند و نرفته اند. من دوباره با بابا تماس گرفتم و گفتم كه آنها از خانه خارج نشده اند . بابا ناراحت شد و گفت كه آقاي لاجوردي به من قول داده اند . كه آنها همين الان از خانه خارج شوند . دوباره سعيد با من تماس گرفت كه آقاي لاهوتي را دارند مي برند و من هم با ايشان مي روم . گفتم تو حداقل با آنها نرو تا بماني و پيگير كار باشي .من بلافاصله به خانه آمدم و به اخمد آقاي خميني اطلاع دادم كه آقاي لاهوتي را گرفته اند و به اوين برده اند و شما هم به امام بگوييد . احمد آقا هم به امام گفته بودند و امام هم گفته بود سريعا آقاي موسوي تبريزي را پيدا كنيد تا من بگويم اصلا پاي آقاي لاهوتي به زندان نرسد و ايشان را برگردانند . گويا آقاي موسوي تبريزي را پيدا نكرده بودند و مطابق آنچه كه سيد احمدآقا به ما گفتند : امام يك پيك موتور سوار را به اوين فرستادند تا بگويند كه آقاي لاهوتي را بفرستند بيرون اما پيك رسيده بود گويا گفته بودند كه ايشان فوت كرده اند . ساعت 9 شب بود كه سعيد به من زنگ زد و گفت كه به ما گفته اند كه آقاي لاهوتي حالشان به هم خورده و ايشان را به بيمارستان برده اند كه وقتي به بيمارستان رفتم متوجه شدم ايشان فوت كرده اند . گزارش پزشكي قانوني البته مويد آن بود كه سم استريكنيك در معده ايشان وجود دارد و علت فوت همين مسمويت شناخته شد . بعضي ها هم البته مي گفتند شايد آقاي لاهوتي در زندان خودكشي كرده است كه ما گفتيم اگر ايشان اهل خود كشي بودند در زندان زمان شاه خودكشي مي كردند . "

فاطمه هاشمي گفتگو را با بيان اين جمله ادامه ميدهد كه " بابا هم خيلي پيگيري كردند ولي بعد به ما گفتند كه شما به خاطر انقلاب سكوت كنيد . "


دكتر حميد لاهوتي يكي ديگر از فرزندان آيت الله لاهوتي و همسر فائزه هاشمي رفسنجاني درباره واكنش آقاي خميني نسبت به بازداشت پدرش مي گويد :

" سيد احمد آقا كه براي تسليت به خانه ما آمده بود مي گفت كه خبر به رهبر انقلاب كه رسيد خيلي عصباني شدند و گفتند " غلط كردند ايشان را بازداشت كردند " گويا تماس با آقاي موسوي اردبيلي و موسوي تبريزي هم مي گيرند كه آنها را پيدا نمي كنند و درنهايت يك پيك موتوري به اوين مي فرستند تا پيغام ببرد كه آقاي لاهوتي آزاد شود . اما وقتي پيك مي رسد به او مي گويند كه حال آقاي لاهوتي بد شده و به بيمارستان منتقل شده است . "

فائزه هاشمي رفسنجاني ماجراي دستيگري وحيد لاهوتي چند روز قبل از بازداشت پدرش ، به اتهام همكاري با سازمان مجاهدين و سپس مرگ مشكوك وي كه گفته شده بود در تعقيب و گريز با ماموران با سقوط از ساختمان پلاسكو خودكشي كرده است را چنين شرح مي دهد :

" آنچه كه ما مي دانيم اين است كه مرگ وحيد در اثر ضربه اي به سر او بوده است ولي بقيه ماجرا چندان روشن نيست . يادم هست كه شايد يك سال بعد از حادثه به ساختمان پلاسكو رفتم و از بسياري از مغازه دارها در اين باره پرسيدم . به اتفاق همه وقوع چنين حادثه اي را رد كردند . جنازه وحيد را هم تحويل ندادند لذا معلوم نيست خبر خودكشي وحيد كه بيان شده است نيز صحت داشته باشد . "

و نكته جالب ماجرا اينجاست كه با وجود پيگيري هاي هاشمي رفسنجاني ، اجازه برگزاري مراسم خاكسپاري را هم به خانواده لاهوتي نمي دهند !!! .

در پايان اينكه ، اگر چه سلاخي مطبوعات در سالهاي اخير به رويه عادي حكومت تبديل شده است و تا حدودي به آن عادت كرده ايم اما نمي توان از توقيف يك نشريه ناراحت نبود . از بابت توقيف هفته نامه واقعا پربار و خواندني " شهروند امروز " متاسفم و اميدوارم در آينده شاهد چنين اتفاقاتي نباشيم هر چند كمي بعيد به نظر مي رسد !!

در همین ارتباط :

متن کامل ویژه نامه شهروند امروز در باره آیت الله لاهوتی را از اینجا دانلود کنید