پنجشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۷

عوام فريبي و باج خواهي سياسي

موضوعي كه اين روزها بيش از پيش بر همگان روشن شده است اين است كه احمدي نژاد و حاميانش نه قصد مبارزه و نه توانايي برخورد با مافيايي را دارند كه مدعي هستند تمام نابساماني ها ، ناشي از فعاليتهاي خرابكارانه آنهاست . اصولا مبارزه در هر نوع و شكل آن ، آزاده اي را مي طلبد كه بتواند در راه مبارزه جلوي دوست و دشمن بايستد و درد مردم را بر سر آنها فرياد بكشد . مسلما احمدي نژاد فرسنگ ها از چنين روحيه و شخصيتي فاصله دارد . مافيايي كه پشت سر احمدي نژاد صف كشيده اند ، اگر از جماعت مورد ادعاي رئيس جمهور خطرناك تر و فاسد تر نباشند ، بهتر از آنها نيستند . مگر مي تواند مافيا ، مافيا را به نفع مردم افشا و رسوا كند ؟ با وجود اين شرايط ، اصرار در اين گونه صحبت كردن و باصطلاح افشاگري ها چه مي تواند باشد ؟ خيلي ها اين نوع رفتار كردن رئيس دولت با مردم را ، نوعي عوام فريبي نام نهاده اند كه قطعا همين طور است اما به اعتقاد من هدف احمدي نژاد از اين گونه رفتار كردن علاوه بر عوام فريبي ، نوعي باج گيري سياسي از بزرگان و افراد درجه يك رژيم ميتواند باشد .

در تاريخ اقوام و ملل مختلف ، سياستمداراني بوده اند كه كمابيش همين هدف را دنبال كرده اند . براي بررسي اين موضوع و آوردن مثالي از اين دست ، لازم نيست راه دوري برويم . در طول تاريخ 1400 ساله اسلام ، از اين دست نمونه ها تا اندازه اي هست كه بشود نمونه اي از آن را در اينجا نقل كرد . در تاريخ اسلام ، از معاويه ، عمرو عاص ، مغيره ، و زياد با عنوان " سياستمداران زيرك و با ذكاوت " نام برده اند كه در اين ميان " عمرو عاص " از همه شاخص تر است . " عمرو عاص " را " نكراي " مي خواندند يعني شخصي كه تيز هوشي و ذكاوتش را در مسير منفي استفاده ميكرد . عمروعاص در يك سخنراني براي مردم ميگويد " تلاش من بر آن است تا از بار گران خراج ، به سود شما بكاهم و به خاطر شما مردم حتي دستگاه خلافت را از خود رنجاندم " در اينجا عمرو عاص هم عوام فريبي مي كند و هم از خليفه باج خواهي سياسي مي نمايد (1)

آنچه مسلم است اين است كه عمرو عاص نه تنها چنين كاري را نكرد ، بلكه روز به روز بر مشكلات مردم و دينشان افزود . اين نمونه ، تنها يكي از صدها سياه كاري هاي " عمرو عاص " بود .

و امروز در ميانه دنياي مدرن ، دستان پشت پرده قدرت با بر كشيدن افراد بي هويت و گمنام و به را انداختن موج شكننده عوام فريبي ، قصد دارند تا پايه هاي لزران حكومت پوشالي شان را استحكام بخشند ، غافل از اينكه نه روزگار ، روزگار هزار سال پيش است و نه ايرانيان ، اعراب دوران جاهليت . شايد بتوان با شعارهاي زيبا و دهان پركن ، چند صباحي مردم خسته و اميدوار را به دنبال خود كشاند ، اما مسلما خيلي زود بي مايه و تهي بودن سخنان و صاحبان آن بر مردم روشن ميشود . ايران و ايراني زمستانهاي زيادي را پشت سر گذرانده اند و اين زمستان هم قطعا خواهد گذشت و روسياهي ها خواهد ماند . تاريخ چنين ميگويد .

پي نوشت :

1- مقاله درس هايي از تاريخ ، سياه كاري هاي بني اميه - دو ماهنامه چشم انداز ايران شماره49


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر