جمعه، آذر ۰۶، ۱۳۸۸

هيچ پيش آمده كز هستي دلگير شوي


هيچ پيش آمده كز هستي دلگير شوي

هيچ پيش آمده كز جان و جهان سير شوي


هيچ داني چه گرانبار غمي­ست

كز پس عمري با سعي و عمل خو كردن

فارغ از سير فلك رو به زمين آوردن

وانگهي

اين سيهكار هوسباز سراپا نيرنگ

بزند چرخي و بازيچه تقدير شوي


هيچ مي دانستي

چه غم جانكاهي­ست

نوز برنامده از چاله ، فتادن در چاه

نوز نگشوده زافسانه و افسون گرهي

با دو صد بند گران بسته تزوير شوي


هيچ ديده­ستي در پهنه گيتي جايي

كاندرو نسل جوان

ازپس عمري شور طلب ، جوش و خروش

خسته از بار ملالي كه گرفته­ست به دوش

مشت خود بر دهنت كوبد و آشوبد ، اگر

بشنود از تو دعايي كه :

برو پير شوي


هيچ باور داري

زير اين برشده دود وش زنگاري

سرزميني­ست عجيب

همه چيزش وارون

كاندرو مرگ به از زندگي است

شرف انسان در بندگي است

ديده گريان خوب است و لب خندان بد

موهبتهاي خدا فقر و نياز و مرض است

كه كني عصيان ، روزي دو اگر سير شوي


هيچ پنداشتي اي بسته به آينده اميد

عاشق صبح سپيد

اي به سوداي طلوع سحري جسته زجا

راهپيماي جهان فردا

كز پس عمري سعي و عمل شوق و اميد

زير آوار شب تيره زمين گير شوي ؟

وندر اين دامگه جهل و جنون زرق و ريا

به گناهي كه چرا دم زدي از چون و چرا

هدف ناوك مرد افكن تكفير شوي


هيچ پيش آمده كز هستي دلگير شوي

هيچ پيش آمده كز جان و جهان سير شوي


نمي توان از آذر ماه گذر كرد و از لحظه لحظه هاي تلخ آن نگفت ؛ از اول آذر سالگرد قتل داريوش و پروانه فروهر در سال 77 ، از چهارم آذر سالگرد قتل دكتر كاظم سامي در سال 67 ، از ششم آذر سالگرد قتل دكتر علي اكبر سعيدي سيرجاني در سال 73 ، از دوازدهم آذر سالگرد قتل محمد مختاري در سال 77 ، از هيجدهم آذر سالگرد قتل محمد جعفر پوينده و شايد دهها مورد ديگر كه آينده خواهد گفت و آيندگان انگشت حيرت به دندان خواهند گزيد از آنچه كه بر ايران و ايراني رفته است .

قطعه شعري كه خوانديد برگرفته از كتاب « از شيخ صنعان تا مرگ در زندان » است كه در گراميداشت اولين سال در گذشت زنده ياد سيرجاني توسط انتشارات كتاب پر در واشنگتن دي . سي در سال 1995 به چاپ رسيده است . بر طبق آنچه در پاورقي شعر در كتاب آمده است ، زنده ياد سيرجاني در آخرين سفري كه به آمريكا داشت اين شعر را در مجلسي خواند و آنرا به دكتر جلال متيني داد .

ياد و خاطره همه كشتگان بر سر آزادي و شرف و كرامت انساني گرامي باد .

جمعه، آبان ۲۲، ۱۳۸۸

رژيم ، به دنبال خرداد 60 ديگر؛ به هوش باشيم !

حكم اعدام « احسان فتاحيان » 28 ساله ، و از فعالين سياسي كرد ، صبح روز چهارشنبه در زندان مركزي سنندج به اجرا درآمد . احسان فتاحيان تقريبا يك سال پيش و به اتهام « اقدام مسلحانه » عليه رژيم اسلامي بازداشت شد . فتاحيان در دادگاه بدوي به تحمل 10 سال حبس محكوم گرديد اما در اقدامي عجيب ، دادگاه تجديد نظر به اصرار مدعي العموم ، حكم دادگاه بدوي را به « اعدام » افزايش داد كه اين خود از معجزات بيدادگاههاي اسلامي است ! در طول يك سال اخير ، اين دومين مورد از احكام اعدامي است كه با انگيزه كاملا سياسي به اجرا درمي آيد . تابستان سال گذشته ، يعقوب مهرنهاد ، روزنامه نگار ، وبلاگ نويس ، و از فعالين مدني سيستان و بلوچستان نيز به اتهام واهي ارتباط با « جندالله » و در دادگاهي غير علني بدون حضور وكيل مدافع به اعدام محكوم و حكم به اجرا درآمد .

بسياري از فعالين حقوق بشر و ناظرين اوضاع داخلي ايران ضمن ابراز نگراني از ادامه افزايش روند اعدام و خشونت ها عليه فعالين مدني و سياسي در ماههاي پيش رو ، افزايش ميزان اعدام ها ( سياسي و غير سياسي ) به ويژه پس از كودتاي انتخاباتي 22 خرداد را به تلاش رژيم در جهت سركوب و مرعوب ساختن معترضان و كنترل اوضاع تعبير مي كنند و بر اين باورند كه اين موج جديد خشونت تنها با خشونت هاي ماههاي آغازين پس از انقلاب 57 و دهه 60 قابل قياس است .

رويدادهاي چند ماه گذشته و خشونت كم سابقه اي كه دژخيمان رژيم اسلامي در برابر مردم معترض به نتيجه انتخابات از خود نشان دادند ، همه حكايت از اين دارد كه دولت كودتا با بكار بردن اين حجم از خشونت عريان سعي دارد علاوه بر مرعوب ساختن معترضين عادي ، معترضين پيشرو به ويژه جوانان را به واكنش خشونت آميز متقابل تحريك كند . واقعيت اين است كه دولت كودتا چندان بي ميل نيست كه اتفاقي به مانند آنچه در 30 خرداد 60 اتفاق افتاد(1) را دوباره تكرار كند . سركوب خونيني كه منجر به حذف « سازمان مجاهدين خلق » از عرصه سياست در ايران و قبضه كردن كامل حكومت توسط جناح سركوبگر گرديد . با تمام تفاوت هاي بنيادين بين شرايط امروز و سال 60 ، جلوگيري از تكرار چنين فاجعه اي و نيافتادن در سيكل معيوب خشونت ، بستگي كامل به درايت و هوشياري تك تك هواداران و همراهان « جنبش سبز» دارد.

يقين دارم طي ماههاي آينده ، علي رغم تمام فشارهاي بين المللي و تلاش نهادهاي حقوق بشر ، رژيم اسلامي براي دست يافتن به اهدف مذكور باز هم دست به اعدام مخالفين سياسي خواهد زد . بايد هوشيار باشيم و از گام نهادن در مسير خشونت و كوره راه احساسات جدا بپرهيزيم . بدون شك هيچ دولت و نهاد حقوق بشري از جماعتي اسلحه بدست كه بر عليه يك حكومت و دولت به ظاهر قانوني اقدام كرده اند هر چند حق به جانب آنان باشد نه تنها حمايت نخواهد كرد كه راه براي محكوم كردن نيز برايشان خواهيم گشود . مسير خشونت اگر ره به جايي هم ببرد ، جايي جز باتلاق 57 نيست .

پي نوشت :

1- مجموعه مطالب كامل و خواندني در ارتباط با رويداد خرداد 60 را در مجله « چشم انداز ايران » بخوانيد .


پنجشنبه، آبان ۱۴، ۱۳۸۸