سه‌شنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۷

دست هاي قادر عاشق


دوباره دست هاي تو

آن دست هاي قادر عاشق

هم سان يك شكوفه ، يك گل

خواهد شكفت

و خورشيدي خواهي گشت

بر فراز ديوارهاي سياه

هميشه خوش آفتاب ، هميشه بي غروب

خسرو گلسرخي

فكر مي كنم بهمن ماه دو سال پيش بود كه براي اولين بار بخش هايي از جلسه دادگاه «خسرو گلسرخي » از صدا و سيما پخش شد . بهمن امسال هم اين اتفاق افتاد و براي چندمين بار دفاعيات پر شور و حرارت گلسرخي در دادگاه از تلويزيون پخش شد با اين تفاوت كه اين بار دقايقي بعد از پايان جلسه دادگاه هم به نمايش درآمد . آنجايي كه گلسرخي با قاطعيت در برابر اصرارهاي شخصي كه اگر اشتباه نكنم وكيلش بود و بر خلاف ساير متهمين دادگاه كه با درخواست فرجام خواهي از اعدام رهيدند ، از امضاي برگه تجديدنظر خواهي در حكم اش امتناع مي كرد كه اي كاش اين كار را نكرده بود و امروز در ميان ما بود . اي كاش همه جوان هاي شجاع و با غيرتي كه در سالهاي دهشتناك دهه 60 به دست جلادان رژيم اسلامي قتل عام شدند و فاصله بين مرگ تا زندگي خيلي از آنها اظهار چند كلمه ندامت براي خوشي دل هاي سراسر عقده ي ارتجاع اسلامي بود اين كار را مي كردند و امروز در ميان ما بودند . امروزي كه خلاء وجودي چنين انسان هاي غيور و شجاعي به شدت احساس مي شود . اي كاش ، اي كاش ، اي كاش ..........

29 بهمن مصادف است با سالروز اعدام « خسرو گلسرخي» از اعضاي سازمان « چريك هاي فدايي خلق » در سال 52 . امروز را گرامي بداريم به احترام گلسرخي و همه آناني كه در راه آرمان ميهن و اعتقاداتشان تا پايان ايستادند و از « جان شيرينشان » گذشتند . يادشان گرامي و راهشان پر رهرو باد .

در همين ارتباط :

يك برگ سبز تقديم به همه خوانندگان خوب وبلاگ