سه‌شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۷

تحريف تاريخ با هزينه هاي ميلياردي!

مجموعه تلويزيوني " يوسف پيامبر " كه جمعه شب ها از شبكه يك سيما پخش ميشود را صرفا به اين دليل پيگيري كردم چرا كه مشتاق بودم ببينم كارگردان صحنه دعوت " زليخا " از " يوسف " براي معاشقه را چگونه به تصوير خواهد كشيد يا به عبارتي براي نمايش باب ميل خودشان چگونه تاريخ چندين هزار ساله را تحريف خواهد كرد ! در جمعه اي كه گذشت اين اتفاق افتاد و داستان به همين نقطه رسيد . همان طور كه حدس مي زدم اين قسمت از داستان به مراتب ضعيف تر و افتضاح تر از ساير قسمت ها ساخته شده بود . در صحنه اي كه نقطه اوج يك داستان تاريخي – قرآني است ، " زليخا " با حجاب كامل و اسلامي !! كه حتي ازقسمت هاي قبلي هم پوشيده تر به نظر مي رسيد " يوسف " را به اتاقي دعوت كرد و با زباني گنگ و مبهم كه حتي رندترين و اين كاره ترين ! مردان هم به سختي دوزاريشان مي افتاد ! از " يوسف " تقاضاي كام جويي مي كرد و يوسف هم بدون اينكه درخواستي روشن و واضح را از جانب زليخا شنيده باشد مدام به خدا پناه مي برد ، گو اينكه خودش هم بي ميل نبود تا كامي از بانو زليخا بگيرد منتها ترس از خدا به او اجازه چنين كاري را نمي داد ! اوج جسارت كارگردان در اين صحنه بيان اين جمله از زبان زليخا بود كه خطاب به يوسف گفت : " من خودم را براي تو آماده كرده ام "، اينكه زني با پوشش كامل و آنهم به قصد اغفال و فريب ، خودش را براي معاشقه با مردي آماده كند را تا به امروز نه جايي ديده ام و نه شنيده ام و نه مرسوم بوده است !! نمايش نقطه اوج يك داستان تاريخي و قرآني به اين ضعيفي جاي تاسف و شگفتي دارد . جالب تر اينكه حاكم قصر براي اثبات بي گناهي طرفين ، بدون هيچ گونه تعجب ، مكث و سوالي با استناد به سخنان يك نوزاد 6 ماهه كه به خواست يوسف و به عنوان شاهد ماجرا لب به سخن گشوده است يوسف را در اين ماجرا بي گناه معرفي مي كند !! . ضعف و كج سليقگي در ساخت اين سريال از اين هم فراتر مي رود : بانو " زليخا " كه بر طبق آنچه تا به امروز خوانده ايم زني مغرور و مقتدر بوده است چنان به سان دختركان دبيرستاني ، به گونه اي مبتذل و عيان عاشقي مي كند و در طول فيلم فقط همين يك كار را نكرد كه گاه و بي گاه در مقابل يوسف سبز شود و متلك هاي عاشقانه نثار يوسف كند !! اگر كارگردان ( فرج الله سلحشور ) ذره اي شعور كارگرداني و فيلم سازي داشت بايد مي فهميد كه زيبايي ظاهري يوسف و ارزش كارش در كنار اقتدار و غرور زنانه زليخا نمود پيدا ميكند .(1)

سخن پاياني اينكه ، نه مردم نديده چنين صحنه هايي هستند و نه از سازندگان فيلم انتظار مي رود كه اين قبيل صحنه ها را به تصوير بكشند ، اما سوال اينجاست كه چرا با علم به وجود محدوديت در ساخت فيلم هايي نظير يوسف پيامبر باز هم با صرف هزينه هاي ميلياردي ( شش ميليارد تومان هزينه ساخت اين فيلم شده است !!) اقدام به ساخت اين مجموعه ها مي كنند واينكه چرا بايد كارگرداني چنين مجموعه هايي را به شخصي كه داراي سابقه نه چندان درخشاني در عرصه كارگرداني است محول كنند .

پي نوشت :

۱- اكبر منتجبي در مطلبي با عنوان " چند نكته درباره اصولگرايان " در وبلاگش مي نويسد : در قسمت جدید سریال حضرت یوسف که ساخته آقای فرج الله سلحشور است، با کمال تعجب دیدم درباریان مشغول صرف موز هستند. یکی از دوستان بررسی کرد و متوجه شد که موز 100 سال قبل از میلاد به مصر رفته در حالی که داستان یوسف حداقل متعلق به 3000 هزار سال قبل از میلاد است. جل الخالق! این سریال که کلا شاهکاره. این هم از فیلم سازی اصولگرایان!!!!!