یکشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۷

طلاي ساعي، فرصتي ديگر براي مديران بي كفايت دولت نهم

طي چند روز گذشته و پس از كسب اولين و آخرين مدال طلاي المپيك 2008 پكن توسط هادي ساعي ، نيازي به گفتن نيست چرا كه يقينا شما هم متوجه شده ايد كه چه حجم تبليغاتي بزرگي در رسانه هاي صوتي و تصويري و نوشتاري حكومتي در راستاي همين باصطلاح پيروزي به راه افتاده است . اي كاش هادي ساعي همين يك مدال طلاي المپيك را هم نمي گرفت و ما همچنان در رديف افغانستان بوديم . به اعتقاد من مدال طلاي ساعي نه تنها غرور جريحه دار و پايمال شده ايرانيان را التيام نبخشيد ( واقعا كسب يك مدال برنز و طلاي المپيك غرورآفرين هم است !!!! ) بلكه سنگري شد براي مديران نالايق و بي كفايت جمهوري اسلامي ، به خصوص مديران برخواسته از دولت نهم ، تا در پناه آن بتوانند از خشم و عصبانيت مردم نسبت به عملكردشان بكاهند . دقيقا تا يك روز قبل از كسب اين مدال توسط ساعي نوك تيز پيكان حملات ورزشي ها و غير ورزشي ها نسبت به مديران به اندازه اي بود كه حتي مجريان و خبرنگاران عصباني صداو سيما هم نمي توانستند خشم خودشان را از كسب اين نتايج افتضاح در المپيك پنهان كنند و در گزارشاتشان ، سخنان كنايه آميز قابل تاملي نسبت به مسئولين بيان مي كردند . موج انتقادات به حدي بود كه هر لحظه احتمال تغيير و تحولاتي در بدنه ورزشي دولت مي رفت . اما كسب مدال طلا توسط ساعي ، آب سردي بود كه بر آتش داغ منتقدين فرو ريخت و نفس و جان تازه اي به مديران بي كفايت ورزش داد .اگر صحبت از خريدن آبروي ايران است ، همه ما خوب ميدانيم كه آبروي رفته ايران و ايراني با يك مدال طلا بر نخواهد گشت ،بنابراين مي توان گفت تنها كاركرد طلاي ساعي همين شد كه زبان ياوه گوي مديران ورزش دولت نهم را درازتر كرد . يقينا اگر هادي ساعي موفق به كسب اين مدال نمي شد همچنان نزد مردم عزيز و محترم بود ، اما اي كاش ساعي و بقيه ورزشكاران صاحب نام در كليه رشته ها به هر دليل و بهانه اي از رفتن به المپيك خودداري مي كردند كه با توجه به وضعيت بحراني جاري ، موج تبليغاتي و فشار وارده به مسئولين ناشي از اين رفتار ، به مراتب باارزش تز از كسب مدال بود .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر